مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
ابوالفضل علیه السلام با چنین مقصد مقدّسی از مادری ستوده خصال، زاده شد و با تربیت علوی، به شکوفایی رسید و در عرصه های گوناگون در مقابل برادرانش هیچ گاه از ادب خارج نگردید و در فرمان بُرداری از امام حسن و امام حسین علیهماالسلام از جان و دل می کوشید و لباس فخر و مباهات را از این بابت بر تن کرده بود و در همه حال ابراز لیاقت و فعالیت خستگی ناپذیری کرده و در نهایت خضوع و فروتنی، زمین ادب امامت را بوسیده است. امام حسین علیه السلام نیز این حماسه آفرینی ها و وفاداری های برادرش ابوالفضل را ارج نهاد و برای وی مناصبی معیّن کرد که از چنین مراتب و مقاماتی معلوم می شود. حضرت حسین بن علی علیهماالسلام نظر خاصّی به ابوالفضل علیه السلام داشته که فرد دیگری از بنی هاشم این لیاقت را نداشته اند.(2) یقین خصوصیتی است که کمتر در غیر معصوم ایجاد می شود ، اما حضرت ابوالفضل علیه السلام از همان کودکی، یقین به وجود آفریدگار یکتای جهان داشت و در سراسر زندگی خود با همان ویژگی مستظهر به عنایات الهی بود و از این رهگذر ویژگی های دیگر خود را متبلور می ساخت
فضایل قمربنی هاشمادب: حضرت علی علیه السلام از همان اوایل خردسالی حضرت ابوالفضل علیه السلام ، توجه خاصی به تربیت او داشت و او را به تلاش ها و کارهای مهم و سخت مانند کشاورزی، تقویت روح و جسم، تیراندازی، شمشیرزنی و سایر فضایل اخلاقی ، تعلیم و عادت داده بود. روایت شده: در طول 34 سال عمر حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام آن بزرگوار هرگز به برادرش امام حسین علیهالسلام برادر خطاب نکرد، بلکه با تعبیراتی مانند سیدی، مولای، یابن رسول الله، آقای من ، سرور من ، ای پسر رسول خدا، آن حضرت را صدا می زد، جز در آخرین ساعت عمر، در آستانه شهادت ، که صدا زد: «برادر، برادرت را دریاب !» این تعبیر نیز یک نوع ادب بود، زیرا بیانگر آن بود که برادرت رسم برادری را با بهترین وجه ادا کرد، اکنون تو نیز ای برادر، با مهر برادری به من بنگر! در کتاب مستطرف الاحادیث آمده است : روزی امام حسین علیهالسلام در مسجد آب خواست. حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام که در آن هنگام کودک بود، بی آنکه به کسی بگوید باشتاب از مسجد بیرون آمد. پس از چند لحظه دیدند، ظرفی را پر از آب کرده و با احترام خاصی ظرف آب را به برادرش امام حسین علیهالسلام تقدیم می کند. روز دیگر، خوشه انگوری را به او دادند. او با اینکه کودک بود، با شتاب از خانه بیرون آمد، پرسیدند: کجا می روی ؟ فرمود: می خواهم این انگور را برای مولایم حسین علیهالسلام ببرم .(3) آن حضرت بدون اجازه در کنار امام حسین علیه السلام نمی نشست و پس از کسب اجازه مانند عبدی خاضع دو زانو در برابر مولایش می نشست. او تربیت شده حضرت علی علیه السلام است که از همین مکتب درخشان درس ادب آموخته بود.(4)
یقین: یقین خصوصیتی است که کمتر در غیر معصوم ایجاد می شود ، اما حضرت ابوالفضل علیه السلام از همان کودکی، یقین به وجود آفریدگار یکتای جهان داشت و در سراسر زندگی خود با همان ویژگی مستظهر به عنایات الهی بود و از این رهگذر ویژگی های دیگر خود را متبلور می ساخت.(5)
صدیقه طاهره و زیارت فرزندششخصی در کربلا مرقد مطهر امام حسین علیه السلام را روزی چند بار زیارت می کرد، ولی مرقد مطهر حضرت ابوالفضل علیه السلام را هفته ای یا چند روزی یک بار زیارت می کرد، در عالم خواب حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را دید که از او روی برگرداند. علت آن را پرسید، حضرت فرمودند: چرا از زیارت فرزندم دوری می کنی؟ او عرض کرد: روزی سه بار فرزندت را زیارت کردم . حضرت فرمودند: آری تو مرقد حسینم را زیارت می کنی، ولی مرقد فرزندم ابوالفضل را جز اندک زیارت نمی کنی.(6) حضرت علی علیه السلام از همان اوایل خردسالی حضرت ابوالفضل علیه السلام ، توجه خاصی به تربیت او داشت و او را به تلاش ها و کارهای مهم و سخت مانند کشاورزی، تقویت روح و جسم، تیراندازی، شمشیرزنی و سایر فضایل اخلاقی ، تعلیم و عادت داده بود امام صادق علیه السلام و زیارت سقّاامام صادق علیه السلام به سرزمین عراق رفت و پس از زیارت قبر حسین بن علی علیهما السلام به سمت قبر عباس علیه السلام رفت، کنار آن مرقد ایستاد و زیارتنامه ای خطاب به او خواند تا برای ما نیز الگویی برای عرض ادب به ساحت قمر بنی هاشم باشد. این زیارتنامه، که به روایت ابوحمزه ثمالی، از زبان امام صادق علیه السلام نقل شده است و متنی برای زیارت قبر آن حضرت و ترسیمی از فضایل اخلاقی و جهادی علمدار کربلاست، مفاهیمی همچون تسلیم، تصدیق، وفا، خیرخواهی، جهاد، شهادت، استمرار راه شهدای بدر و... را مورد تأکید قرار داده است. در این جا به ترجمه قسمتهایی از زیارتنامه آن حضرت اشاره میکنیم: «سلام خدا و رسولان و بندگان صالح خداوند و همه شهیدان و صدّیقان بر تو باد، ای فرزند امیرالمۆمنین! گواهی میدهم که تو نسبت به حسین بن علی علیهما السلام آن امام مظلوم و جانشین پیامبر، تسلیم بودی و صدق و وفا داشتی. لعنت حق بر قاتلان تو باد، بر آنان که حق تو را نشناختند و حرمت تو را زیر پا گذاشتند و میان تو و آب فرات، فاصله افکندند. شهادت میدهم که تو مظلومانه شهید شدی... من تابع شمایم و نصرتم برای شما آماده است و دلم تسلیم شماست. سلام بر تو ای بنده صالح و شایسته و مطیع خدا و رسول و امیرالمۆمنین و امام حسن و امام حسین. گواهی میدهم که تو راهی را رفتی که شهدای بدر، آن را پیمودند و مجاهدان راه خدا در آن راه با دشمنان دین جنگیدند و از دوستان خدا حمایت و دفاع کردند. خداوند، بهترین و بیشترین و کاملترین پاداش به تو دهد. گواهی میدهم که تو نهایت تلاش را در این راه کردی. خداوند تو را در زمره شهیدان محشور سازد و با رستگاران قرار دهد و بهترین جایگاه را در بهشت به تو عطا کند. شهادت میدهم که تو نه سست شدی و نه کوتاهی کردی، بلکه با بصیرت در کار خود عمل کردی، به صالحان اقتدا و از آنان پیروی کردی. خداوند بین ما و بین شما و پیامبرش و اولیایش در منزلهای بهشتیان جمع کند و ما را با شما محشور گرداند».
پی نوشت: 1) ر.ک: العباس، ص 159؛ مجالس السنیه، سید محسن امین، مجلس 61؛ فرسان الهیجاء، ذبیح اللّه محلاتی، ج 1، ص 187 2) زندگانی قمربنی هاشم و حضرت علی اکبر و علی اصغر شهید، حسین عمادزاده، ص 63ـ 64. 3) کبریت الاحمر، ص 166. 4) پرچمدار نینوا، شیخ محمد اشتهاردی، ص 20. 5) محمد ناصرعلایی، آینه حیدرنما، روزنامه کیهان، 10/8/1376. 6) شخصیت ابوالفضل العباس علیه السلام از: عطایی خراسانی ، ص 116 – 117. نظرات شما عزیزان: [ شنبه 3 تير 1391برچسب:در حریم سقای کربلا, ] [ 19:37 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |